photo_2015-12-20_19-04-35

گزارش – روستای مغان (27 آذر 94)

16648 2015/12/20
لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 5 امتیاز : 5]

در تاریخ 6 آذرماه سال 1394 راس ساعت 7 صبح از محل دفتر نشاط آوران به همراه 16 نفر به سمت روستای مغان به راه افتادیم.

در ابتدا در مینی بوس لیدر محترم این برنامه یعنی علیرضا فردوس مکان با دوستان خوش و بشی کرد و به آن ها خوش آمد گفت (چند نفری هم برای بار اول بود که با ما هم سفر بودند). خب موقع رفتن هنوز یخ بچه ها آب نشده بود ، اونم تو هوای به این سردی طبیعی بود که آب نشه … . کم کم با آهنگ های لایت راننده عزیز ، مصطفی عزیزم و گرمای بخاری و البته خوب شدن هوا یخ بچه ها هم آب شد و شروع کردیم به بگو بخند تا حدی که نفهمیدیم کی به پیچ و خم های زیبای روستای مغان رسیدیم …

در میان راه قسمتی که آسمانی فوق العاده زیبا داشت و البته منظره متفاوتی هم در اطرافمان بود ، پیاده شدیم تا عکس دسته جمعی بگیریم. حالا فکر کنید هوای بیرون سرد و هوای داخل گرم گرم.بعضی ها که اولش ناز می کردند و پیاده نمی شدند اما وقتی شیطنت بچه های دیگر رو دیدند پیاده شدند و از هوا و فضای پاک منطقه هم استفاده کردیم و هم عکس گرفتیم.

عکس دسته جمعی که البته همه درش نیستند

عکس دسته جمعی که البته همه درش نیستند

به آسمان فوق العاده زیبا بنگرید ...

به آسمان فوق العاده زیبا بنگرید …

دیگه کم کم رسیدیم به آپارتمان مجهز روستایی که احمد رحیمی عزیزم هماهنگ کرده بود و سریع بخاری نفتی و کرسی رو راه انداختیم.

من که تا حالا بخاری نفتی تجربه نکرده بودم !!

من که تا حالا بخاری نفتی تجربه نکرده بودم !!

خیلی سریع بچه ها با هم رفیق شده بودند. واقعا بچه های این برنامه فوق العاده بودند. همه هماهنگ و بدون ذره ای ادعا و …

photo_2015-12-20_19-05-37

اتاقی که درش کرسی بود طبیعتا سرد بود ، چون خیلی وقت بود که کسی تو این خونه نبود ، به همین سبب بنده (امیر قمصری) بخاری برقی 2400 واتی که همراهم آورده بودم رو زدم به برق تا هوا سریعتر گرم بشه .

دیگه واقعا تجهیزات گروه بیداد می کنه ...

دیگه واقعا تجهیزات گروه بیداد می کنه …

بخاری نفتی داغ شد و قابلمه حلیم نیشابوری روش قرار گرفت. خیلی زود صبحانه آماده شد و همه دوستان در کنار هم و در فضایی کاملا صمیمی صبحانه خوشمزه و داغ این برنامه رو (تو این هوای سرد) نوش جووونشون کردند.

حلیم نیشابوری

حلیم نیشابوری

سفره صبحانه و دوستان گرسنه !

سفره صبحانه و دوستان گرسنه !

بعد از صرف صبحانه عده ای نزدیک بخاری نفتی نشستند و عده ای هم همراه من به اتاقی که درش کرسی و بخاری برقی بود آمدند. به دو گروه تقسیم شدیم تا علی الحساب چند دستی حکم بازی کنیم. دیگه از بازی حکم نگم که … (دوستان خودشون در جریان هستند).

بازی حکم

بازی حکم

بعد از بازی آماده شدیم تا بریم به سمت دامنه کوه غار مغان و کمی از فضای زیبای روستای مغان استفاده کنیم. دوستان خوب لباس پوشیدند و همگی رفتیم. در راه از برف های روستا استفاده هایی زیادی شد. از جمله برف بازی و عکس گرفتن در برف ها …

photo_2015-12-20_19-06-20

واقعاا عااالی بود

واقعاا عااالی بود

به قسمتی بکر و فوق العاده زیبا در میان برف ها و در کنار جوی آب روان رسیدیم که از کوه سرچشمه گرفته بود.علیرضای عزیزم شروع به درست کردن آتش در برف!! کرد و من و چند نفر دیگر از دوستان عزیز رفتیم به دامنه کوه، جاتون واقعا خااالی. عجب هوایی بود، بی نظیر بود، زندگی رو با تمام وجود دوست داشتیم! و از با هم بودن لذت می بردیم.

آتیش درست کردن در برف

آتیش درست کردن در برف

آتیشی فوق العاده لذت بخش

آتیشی فوق العاده لذت بخش

به شیب مناسب دامنه که رسیدیم شروع کردیم به سر خوردن. این جا دیگه واقعاااااااااااااااا جااااای همه خااااااااااالی.

بعد از بازی و حس هوای سرد و مرطوب (در حد مه) در کوهپایه های غار مغان به سمت آتیش حرکت کردیم و به محض رسیدن لیدر محترم برنامه چای داغ آتیشی به همه داد تا حس فوق العاده ای رو تجربه کنیم.

چای آتیشی وسط برف ها

چای آتیشی وسط برف ها

کم کم آماده بازگشت به آپارتمان شدیم و دیگه تو راه برگشت دوستان همه دوتا دوتا در حال صحبت با هم بودند و کلی گپ زدند تا رسیدیم. به محض رسیدن به محل استقرارمون علیرضای عزیز باز هم در برف شروع به درست کردن آتیش کرد.

photo_2015-12-20_19-06-35

بعد از آماده شدن آتیش ، مرتضی عزیز کباب هایی که از قبل به سیخ کشیده بود رو برد برای طبخ و در این حین بچه ها مبل ها رو برده بودند دور بخاری نفتی و نشسته بودن و می گفتن و می خندیدن و تخمه می خوردند …

آتیش زیبای طبخ کباب ها

آتیش زیبای طبخ کباب ها

photo_2015-12-20_19-08-32

و اما کباب ها و دیگر هیچ ... !

و اما کباب ها و دیگر هیچ … !

ناهار آماده شد و همه کباب های لذیذ رو به همراه گوجه ، نارنج ، پیاز، دوغ و نون چــــــــــرب نوش جان کردند.جای همه کسانی که کباب لذیذ و خوشمزه دوست دارند خااالی.

بعد از صرف ناهار دوباره بچه ها تقسیم شدند برای صحبت کردن و بازی کردن تا مینی بوس رسید و آماده برگشت شدیم. پک های عصرانه (آب میوه و کیک یزدی تازه) هم پخش شد.

مجمع کنفرانس سران !

مجمع کنفرانس سران !

در راه بازگشت کمی گفتیم و خندیدیم و البته کمی هم حرکات موزون انجام دادیم تا به محل دفتر نشاط آوران واقع در چهارراه معلم رسیدیم.

جا داره واقعا از همه دوستانی که در برنامه مذکور شرکت کردند تشکر کنم. واقعا یکی از بهترین برنامه ها بود به چند دلیل که ذکر شد و البته مهمترین دلیلش خاکی و صمیمی بودن همه اعضا بود.

 

دوستتون دارم

(امیر قمصری)

لطفا برای لذت بیشتر ما و دوستانتان، در مورد این جاذبه نظر دهید...!

لطفا همه فیلدها را با دقت پر کنید

نظرات و دلنوشته های ثبت شده ...
  • مبینا گنجعلی

    خدا قوت
    برنامه خیلی عااااالی بود مثل همیشه یه روز بی نظیر دیگه رو برامون ساختین
    دست همگی درد نکنه
    فقط جای دوستانی که نبودن خااااالی

  • احمد رحیمی

    خیلی خیلی خوب بود خیلی ها
    تشکر میکنم ازتون
    چرا از قسمت سرسره بازی هامون عکس نگذاشتین
    سرسره بازی از همهش بهتر بود
    ناهار هم خیلی خوب بود
    بهرحال روز فراموش نشدنی بودش

    • امیر قمصری

      موقع سرسره بازی هیچ کس حواسش به فیلم نبوده.همه تو فکر بازی یا تماشا بودند احمد جون

  • mahsa

    waaaaay che ghashang bood axaton adam delesh hawase injor tooraye mojaradi daste jamii mikone . mersi az etelaateton?