neshat avaran9

گزارش – دره نشاط آوران (31 اردیبهشت 95)

13700 2016/05/28
لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 6 امتیاز : 4.5]

در آخرین روز از اردیبهشت ماه 1395، گروه گردشگری نشاط آوران ساعت 7:40 صبح از محل دفتر مدیر گروه، به سمت مقصد حرکت کردند.

صبح جمعه و هوایه بی نظیر اردیبهشت ماه، باعث می شه تا از ابتدای روز سرحال و با نشاط باشی. در این هوای دل انگیز از حدود 7 صبح منتظر دوستانی شدیم که قرار بود یک روز در کنار هم به دامان طبیعت سفر کنیم. بعد از حاضر شدن تمام دوستان در محل قرار، حال و احوالپرسی با یکدیگر و تقسیم کردن پک عصرانه مخصوص گروه، به سمت دره نشاط آوران به راه افتادیم.

شور و نشاط اول صبح برای شروع برنامه

شور و نشاط اول صبح برای شروع برنامه

بعد گذشت 45 دقیقه که در راه بودیم به مکان مورد نظر رسیدیم. طبق معمول فصل بهار و زیبایی بی نظیر ییلاقات جاغرق، هوای مطبوع و عالی و صدای خروشان آبی که جاری بود ، هر لحظه رو برایمان زیبا تر میکرد. راستی صبح جمعه و مهمون ناخوونده!!! اگر در یک روز عادی باشید و 8 صبح برایتان ناخواسته مهمان بیاد، شاید از آمدن او خیلی خوشحال نشوید، اما بگم از مهمانی که در میانه راه جاغرق به ما پیوست، ولی همه ی دوستان رو خوشحال کرد (آقای دری عزیز بهمراه دوچرخه ی زیبایشان).

عکس دسته جمعی در ابتدای اردو

عکس دسته جمعی در ابتدای اردو

بالاخره دوستان کوله ها و وسایل مورد نظرشون رو برداشتند و آماده ی پیاده روی شدن. به به ابتدای راه مجبور باشی از رودخانه پر آب و خنک عبور کنی چه لذتی داره، دوستان یکی یکی از رودخانه گذشتن و رسیدیم به ابتدای راه دره نشاط آوران. دلیل انتخاب این مسیر این بود که در سال گذشته تقریبا در همین تاریخ همین مکان بودیم و حالا سالگرد آن روز است… (برنامه 13 نفره ای که بسیار خوش گذشت و فراموش نشدنی بود).

طبیعت زیبا و پیاده روی با کوله های سنگین

طبیعت زیبا و پیاده روی با کوله های سنگین

عکس گروهی در کنار رودخانه خروشان

عکس گروهی در کنار رودخانه خروشان

بعد از گذشت یک ساعت و نیم پیاده روی در کنار رودخانه پر آب و زلال، به یکی از محل های دائمی گروه نشاط آوران رسیدیم و اطراق کردیم. حالا باید چیکار می کردیم حالیکه در راه گشنه و تشنه شده بودیم و باید صبحانه می خوردیم؟!

صبحانه ای که کاملا تبدیل به انرژی شد

صبحانه ای که کاملا تبدیل به انرژی شد

صبحانه ای که خوشمزه تر از دیروز بود

صبحانه ای که خوشمزه تر از دیروز بود

بله شروع شد؛ سفره را پهن کردیم، آقایان کمالی و رحیمی چای و آتش رو آماده کردند و دوستان دیگه هم وسایل مورد نیاز خودشون رو محیا کردند.

آب بازی با جدیت تمام

آب بازی با جدیت تمام

بعد از صرف یک صبحانه بی نظیر در کنار یکدیگر، مهمان عزیز گروه با دوچرخه خود بازگشت و مابقی دوستان مشغول بازی شدند. عده ای که طرفدار بازی حکم بودن بی خبر از برنامه، به بازی خودشون پرداختن. اما گروه دیگری به سرپرستی مدیر پر هیجان و با نشاط گروه، مشغول به آب بازی شدن (چه دوستان با صفایی داریم ما)، تا حالا دیده بودید آب بازی اونم با تفنگ آب پاش و بطری، تماشاچی داشته باشه؟! برنامه ما داشت … دوستان انقدر با هیجان بالا، این بازی رو انجام می دادن که اگر این بازی رو تماشا نمی کردی انگار فینال جام حذفی رو از دست داده بودی!!

پیاده روی به قصد عکس گرفتن!

پیاده روی به قصد عکس گرفتن!

وقتی طبیعت خودنمایی می کند

وقتی طبیعت خودنمایی می کند

بدون شرح ...

بدون شرح …

جاااااااااااتون خالی پس از کلی بازی، گروهی برای پیاده روی بیشتر به لیدری آقای امیر کمالی رفتند. بعد از گذشت ساعتی عده ای از خانم ها باز نگشتند و این برای مدیر گروه عجیب و نگران کننده بود. از زبان خودشان بشنوید که اینطور می گفتند : “قسمتی از مسیر که فوق العاده زیبا و بکر بود به آتلیه تبدیل شده بود و باور کنید که بالای 2000 عکس گرفته شده در اون منطقه”. بعد از بازگشت ما از آتلیه مورد نظر، برای صرف ناهار آماده شدیم.

ناهار دورهمی

ناهار دورهمی

دوستانی خوش خوراک و کباب کوبیده

دوستانی خوش خوراک و کباب کوبیده

با توجه به آزاد گذاشتن انتخاب، مهم نبود که ناهار هر کسی چیه!! همه در کنار هم در آرامش و هوایی فوق العاده مشغول شدیم. مهم این بود که اکثر دوستان از غذای همدیگر خوردن و لذت در خوردن نبود، در بخشندگی دوستان بود …

ناگفته نماند دوستانی که خوش خوراک تر بودن مدتی قبل از دیگر عزیزان مشغول آماده سازی غذای خود شدن، منظور دوستانی هست که غذاشون کباب کوبیده بود!!!

طبیعت زیبای دره که هم سایه دارد هم آفتاب

طبیعت زیبای دره که هم سایه دارد هم آفتاب

پک عصرانه مخصوص گروه که هیچی کم نداره

پک عصرانه مخصوص گروه که هیچی کم نداره

ناهار که نوش جانمان شد و به اندازه کافی از طبیعت لذت بردیم و باز هم آب بازی و ورق بازی کردیم، موقع صرف چای آتیشی مخصوص و خوشمزه بهمراه پک عصرانه شد. عجب پکی بود، من توضیح نمیدم خودتون از روی عکس قضاوت کنید دیگه…

راه برگشت و باز همان رودخانه که پر آب تر شده بود

راه برگشت و باز همان رودخانه که پر آب تر شده بود

خداحافظ همین حالا ...

خداحافظ همین حالا …

نزدیک ساعت 15 که شد مشغول به جمع کردن وسایل شدیم و بعد از آن به راه افتادیم تا به ترافیک و تاریکی هوا نخوریم …
باز هم یه روز عالی دیگه در کنار دوستان خوب رو رقم زدیم، اینکه میگم رقم زدیم دست همه بچه های گروه بود. ممنون از همه شما که اومدین و ممنون از آقایان قمصری و کمالی و رحیمی که موجب شادی ما شدن.

با تشکر و احترام
گنجعلی

لطفا برای لذت بیشتر ما و دوستانتان، در مورد این جاذبه نظر دهید...!

لطفا همه فیلدها را با دقت پر کنید

نظرات و دلنوشته های ثبت شده ...
  • جلال الدین

    سلام عکسهای شما وگزارش احساسی شما انگیزه بخش بود.بی صبرانه منتظر امتحان گروه شما برای بار اول هستم.