jalalthree

همه چیز درباره جلال آل احمد

25043 2015/11/09
لطفا به این مطلب رای دهید
[رای ها : 17 امتیاز : 3.8]

سید حسین ملقب به جلال الدین مشهور به جلال احمد در محله سید نصیرالدین تهران ولادت یافت. نام خانوادگی او سادات آل احمد است. بنابر زندگی نامه نوشته خود جلال آل احمد در مثلا شرح احوالات و نیز براساس ثبت شناسنامه اش در 11 آذر سال1302 هجری شمسی متولد شد. این تاریخ به نظر نادرست می نماید زیرا براساس تصویری از ظهر قرآن که شمس آل احمد در کتاب از چشم برادر گردآوری کرده است، پدرش دقیقا زمان تولد وی را، روز پنج شنبه 20شعبان سال 1342 هجری شمسی ثبت کرده که با 6 فروردین سال 1303شمسی برابر است. پدربزرگ او سید محمد تقی اورازانی طالقانی از اهالی طالقان بود که در تهران سکونت گزید. او از شاگردان شیخ مرتضی انصاری بود که از برخی استادان حوزه علمیه نجف نیز اجتهاد داشت و سال ها در تهران، به اقامه نماز جماعت و اداره یک محضر شرعی اشتغال داشت.

پدر جلال آل احمد، سید احمد حسینی اورازانی طالقانی علاوه بر اداره محضر شرعی پدر، در دو  مسجد پاچنار و لباسچی تهران نماز جماعت اقامه می کرد. مادر وی هم امینه بیگم اسلامبولچی خواهرزاده آقا بزرگ تهرانی صاحب الذریعه بود. علاوه بر پدر بزرگ و پدر، برادر بزرگتر جلال، سید محمد تقی و یکی از دامادهای خانواده، لباس روحانیت به تن داشتند. جلال در این محیط مذهبی که کم وبیش در دید و بازدید و سه تار منعکس کرده است، پرورش یافت و در  سنین شش تا هفت سالگی به خلعت عبا و عمامه نیز آراسته گردید.

jalaltwo

جلال آل احمد تحصیلات ابتدایی را از سال 1308 تا1314 هجری شمسی در دبستان های کمالیه و ثریا به پایان برد. داستان گلدسته ها و فلک از مجموعه داستان های  کتاب پنج داستان به بیان احوال و رفتار دوران تحصیل او در دبستان ثریا می پردازد.

او پس از پایان دوره ابتدایی، به اجبار از سوی پدر روانه کار در بازار تهران شد. زیرا سید احمد با ادامه تحصیل او در مقاطع بالاتر مخالف بود و بیم آن داشت که مبادا مدارس دولتی، فرزندش را از راه دین و حقیقت دور کند. هم چنین می خواست از جلال، جانشینی برای مسجد و منبرش بسازد. او همزمان با کار در بازار، پنهان از چشم پدر از سال 1314 تا 1319 هجری شمسی به تحصیل در دبیرستان های دانش و تدین پرداخت و پس از آن در دوره شبانه مدرسه دارالفنون ثبت نام کرد. روزها کار ساعت سازی، بعد سیم کشی برق، بعد چرم فروشی و از این قبیل… و شبها درس، و با درآمد یک سال مرتب، الباقی دبیرستان را تمام کرد. در سال  1322 هجری شمسی دیپلم ادبی گرفت. هم زمان دروس طلبگی هم می خواند، آنگاه از سوی پدر برای تکمیل تحصیلات حوزوی در تابستان سال 1322 هجری شمسی روانه نجف شد. جلال که قصد داشت از این فرصت استفاده کرده به منظور آموختن دروس جدید از راه خرمشهر، بصره، نجف و بغداد روانه بیروت شود، در نجف نزد برادر، سیدمحمد تقی ماندگار شد. پس از سه ماه، کله خورده و کلافه و از برادر و پدر روی گردان از راه خانقین و کرمانشاه به ایران بازگشت، در حالیکه از برخی عقاید دینی اش دست شسته بود و دیگر در رفتارهای او، برای حفظ و اجرای آموزه های اخلاقی-دینی خود و خانواده اش میلی دیده نمی شد. جلال آل احمد خود سبب اصلی این تغییر رفتار را، سخت گیری های مذهبی پدر می داند.

پس از بازگشت به ایران تحصیلات خود را با ورود به دانش سرای عالی دانشکده ادبیات دنبال کرد و در سال 1325 هجری شمسی از آن مرکز در رشته ادبیات فارسی لیسانس گرفت. او دوره دکتری ادبیات فارسی دانشگاه تهران را در سال 1330 هجری شمسی پیش از آن که از رساله خود با عنوان قصه هزار و یکشب دفاع کند ناتمام گذاشت. هم زمان از سال 1322 هجری شمسی به نوشتن روی آورد ودر 16 تیر 1326 به استخدام وزارت فرهنگ در آمد و به عنوان دبیر به تدریس در دبیرستان های حومه تهران و هنرستان موسیقی پرداخت و یک سال هم مدیر دبستان صفا و مدرسه فرهنگ شمیران تهران بود.

طی سال های 1340 تا 1343 هجری شمسی مشاور تعلیمات متوسطه در وزارت فرهنگ و بعد تا آذر 1345 دبیر دانش سرای عالی بود، آنگاه اخراج شد. چندی بازرس آموزش و پرورش شد و از پایان اسفند 1346 تا خرداد 1347 به تدریس ادبیات فارسی در دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران پرداخت و بعد، از سوی ساواک ممنوع التدریس شد. آخرین شغل دولتی جلال آل احمد، تدریس ادبیات در کلاسهای شبانه دانش سرای عالی بود که در پایان مرداد سال 1348، نیز از آن کار ممنوع شد. به ظاهر چندی هم در دانش سرای مامازن و هنر سرای نارمک تدریس کرده است.

جلال آل احمد زندگانی خویش را پس از بازگشت به ایران در سال 1322 هجری شمسی تا واپسین سال های حیاتش به چهار دوره تقسیم می کند. ابتدا او از آن هنگام که انجمن اصلاح را شکل می دهد و در سال 1323 هجری شمسی به حزب توده می پیوندد، تا نیمه دوم 1326 شمسی که از حزب توده انشعاب کرده و پس از چندی از حزب سوسیالیست توده ایران نیز انصراف می دهد،با عنوان دوره نخست فعالیت سیاسی خویش یاد می کند. سپس تا سال 1329 هجری شمسی که آنرا دوره سکوت می خواند، از فعالیت سیاسی فاصله گرفته و به خلق آثار داستانی و ترجمه ای از نویسندگان فرانسوی می پردازد و با سیمین تاج دانشور در سال 1329 هجری شمسی ازدواج می کند. سیمین دانشور در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی به همسرش کمک شایانی می کند.

jalalzero

در دوره سوم با قضیه ملی شدن صنعت نفت و ظهور جبهه ملی و دکتر مصدق از نو به دنیای سیاست رو می آورد و به فعالیت در احزاب همسو با جبهه ملی می پردازد و هدایت نشریات حزبی مختلفی را نیز به عهده می گیرد. با بروز اختلاف میان او و برخی از رهبران حزب، در آغاز سال 1322 هجری شمسی سیاست را بوسیده و کنار می گذارد و بدین گونه دوره سوم را پایان می بخشد. پس از آن دوره چهارم زندگی فعال خویش  را به عنوان دوره سکوت اجباری مجدد آغاز می کند و به ظاهر تا زمان مرگ آن را تداوم می بخشد. جلال آل احمد این دوران را فرصتی برای به جد در خویش نگریستن و به جستجوی علت آن شکست ها به پیرامون خویش دقیق شدن می شمارد.

jalalone

داستان نویسی، نگارش مقاله و ترجمه آثار از نویسندگان خارجی، به همراه سفرهای داخلی که نتیجه آنها تنظیم و انتشار چند تک نگاری اجتماعی بود، از جمله فعالیت های او در این دوره است. هم چنین سفر به اروپا، شوروی، امریکا و اقامه مناسک حج تمتع، در کنار نگارش و انتشار غربزدگی و انتشار بخشی از در و خیانت روشنفکران، از دیگر اقدامات جلال آل احمد است. البته باید افزود که او در این دوران همکاری و همفکری فراوانی نیز با خلیل ملکی و هواداران وی داشته است.از دیگر آثار معروف جلال آل احمد نیز می توان به کتاب مدیر مدرسه اشاره نمود.

سرانجام جلال آل احمد پس از نزدیک به سه دهه نویسندگی به علت سکته قلبی در غروب سه شنبه18 شهریور1348 در ویلای شخصی اش در خلیف آباد اسالم گیلان در گذشت. سید محمود طالقانی بر پیکرش نماز گذارد و درصحن مسجد فیروز آبادی تهران در جوار قبر خلیل ملکی به خاک سپرده شد. درباره علت مرگ او در همان ایام شایعاتی ضد و نقیضی درباره چگونگی مرگ او منتشر شد.

لطفا برای لذت بیشتر ما و دوستانتان، در مورد این جاذبه نظر دهید...!

لطفا همه فیلدها را با دقت پر کنید